سلسله داستان‌های مهاجرت به کانادا – تناقض در ارائهٔ مدارک و اطلاعات و حواشی آن – قسمت اول 

دکتر امیرحسین توفیق – ونکوور

محمود سال ۲۰۱۶ با ویزای توریستی‌ای که با دعوت‌نامهٔ دخترش دریافت کرده بود، وارد کانادا شد. سال‌ها پیش، دختر محمود به‌همراه مادربزرگش که مادر محمود می‌شد، به کانادا مهاجرت و در شهر تورنتو اقامت کرده بودند. محمود در ایران در یک پست حساس دولتی شاغل بود و در طول تمام دوران خدمتش، به‌دلیل تفاوت دیدگاه مشکلات زیادی با مدیران و مسئولان داشت و حتی زمانی که قصد گرفتن مرخصی برای ملاقات مادر و دخترش در کانادا را داشت، با مشکلات عدیده‌ای برای گرفتن موافقت با مرخصی‌اش روبرو بود. نهایتاً محمود با ترفندی موفق شد مرخصی بگیرد و پس از گرفتن ویزای توریستی کانادا، بلیت سفر را تهیه کرد و مستقیماً وارد شهر تورنتو شد.

پس از گذشت چند روز، با تشویق دخترش، با یک مشاور مهاجرت در شهر تورنتو مشورت کرد تا راهکاری برای مهاجرت به کانادا پیدا کند. مشاور مهاجرت پس از بررسی شرایط و پروندهٔ ویزای توریستی محمود و نظر به اینکه محمود تنها فرزند بازمانده از مادرش بود، اقدام برای گرفتن اقامت دائم کانادا از طریق برنامهٔ بشردوستانه را پیشنهاد داد و البته عنوان کرد که این برنامه مشکلات خاص خودش را دارد و باید افسر پرونده متقاعد شود که برنامهٔ بشردوستانه، مناسب‌ترین برنامه برای مهاجرت محمود است و از طرفی، زمان بررسی این نوع پرونده‌ها، در حالت عادی یک‌سال‌ و‌ نیم به‌طول خواهد انجامید و در طول این مدت، محمود نباید از کانادا خارج شود و حتماً باید اقامتش تمدید شود.

محمود، پروندهٔ بشردوستانه را تشکیل داد و امیدوار بود با مرخصی بدون حقوقی که به‌مدت یکسال گرفته بود، مشکلی برای او ایجاد نشود.

نبودِ محمود در محل کارش، مشکلاتش را عدیده‌تر کرد و موجب شد که او تهدید‌هایی را به‌طرق مختلف دریافت کند. 

یک‌سال از زمان ارسال پروندهٔ بشردوستانهٔ محمود گذشته بود که با مشورت دوستانش و دوستان دخترش که در طول مدت اقامت در کانادا و شهر تورنتو پیدا کرده بود، و نظر به اینکه تهدیدات، مستقیماً از طرف مسئولان محل کارش دریافت می‌شد، به این نتیجه رسید که بهترین کار، اقدام برای پناهندگی است.

محمود با بررسی و پیشنهاد یکی از دوستانش، با مشاور مهاجرتی دیگری که در این زمینه سابقهٔ فعالیت خوبی داشت، قرار ملاقات گذاشت و پس از جلسهٔ اول، تصمیم گرفت که درخواست پناهندگی‌اش را تنظیم و ارسال کند.

پس از تنظیم قرارداد، مشاور مهاجرتیِ محمود که مسئول تشکیل پروندهٔ پناهندگی او شده بود، فرم داخلی سازمان متبوع خود را برایش ارسال کرد تا اطلاعات او را بگیرد و بر اساس آن، فرم‌های مرتبط ادارهٔ مهاجرت و سازمان حمایت از پناهندگان کانادا را آماده کند.

پس از آماده‌سازی فرم‌های ادارهٔ مهاجرت کانادا و همچنین سازمان حمایت از پناهندگان، مشاورش برای بررسی و اطمینان از واردشدن اطلاعات کامل و درست و نهایتاً امضای فرم‌ها، آن‌ها را برای محمود فرستاد.

فرم اساس درخواست پناهندگی که فرمی مهم و تأثیرگذار است، بر اساس قانون، پس از آماده‌سازی، توسط یک مترجم رسمی و مورد تأیید، تماماً برای محمود ترجمه شد و سپس، بخش مربوط که در فرم قید شده بود، امضا و تأیید شد به این مفهوم که کلیهٔ محتویات فرم برای محمود ترجمه شده است و موارد درست، کامل و بدون اشکال است.

مشاور مهاجرت زمانی که از محمود خواست مشخصاً دلیل پناهندگی‌اش را  به‌طور کامل بنویسد، عنوان کرد که در ارتباط با دلیل پناهندگی، می‌بایستی مدارک مثبته را برای ارائه به دادگاه پناهندگی آماده کند. 

«هر آنچه در فرم دلیل و اساس پناهندگی خود عنوان می‌کنید، می‌بایستی مدارک مثبته‌اش را هم ارائه کنید. لذا، اطمینان حاصل کنید که حتماً در ارتباط با تک‌تک موارد ذکرشده، مستندات درست و دقیق داشته باشید.»

پروندهٔ درخواست پناهندگی محمود در سال ۲۰۱۹ به وزارت مهاجرت، پناهندگان و شهروندی کانادا ارسال شد و دیگر کاری نبود تا زمان دادگاه مشخص شود.

حدود شش ماه بعد، نامه‌ای از نمایندهٔ وزیر در امور مهاجرت کانادا دریافت شد که در آن قید شده بود:

«متقاضی پناهندگی در سال ۲۰۱۷، پروندهٔ بشردوستانه را به وزارت مهاجرت کانادا ارسال کرده بود و در آن پرونده، قید کرده بود که قصد اقدام پناهندگی ندارد و با توجه به موارد قانونی پیشِ رو، درخواست پناهندگی ایشان از نظر این سازمان مردود است.»

مشاور مهاجرت به‌محض دریافت این نامه، از محمود درخواست پاسخ کرد و گفت که نمایندهٔ وزیر به موارد عدیده‌ای اشاره کرده است و باید پاسخ درستی به آن‌ها بدهیم.

«بله، من پروندهٔ بشردوستانه داشتم و چون شرایطم تغییر کرد، بهتر دیدم درخواست پناهندگی دهم.»

مشاور پاسخ داد:

«شما طبق قانون، می‌بایستی پروندهٔ قبلی خودتان را می‌بستید و پروندهٔ جدیدی باز می‌کردید و این کار شما خلاف قانون است. باید پیش از این به من اعلام می‌کردید تا من این کار را انجام می‌دادم و الان مشکلی جدید در پروندهٔ شما ایجاد شده است. بسیار خب، چون نمایندهٔ وزیر فقط گزارش داده است و قصد حضور در جلسهٔ دادگاه را ندارد، می‌توانم پاسخ را در زمان ارائهٔ لایحهٔ دفاعیه عنوان کنم. فقط لطفاً، اگر مطلب دیگری هست که بنده اطلاع ندارم، آن را عنوان کنید تا پاسخ بدهم و دوباره، متعجب نشوم.»

محمود گفت:

«نه، فقط من فراموش کردم عنوان کنم که پروندهٔ بشردوستانه دارم و غیر از این مورد، هیچ مطلب دیگری که شما در جریان آن نباشید، وجود ندارد.»

«بسیار عالی، بنده هم فرض را بر این می‌گذارم که همهٔ آنچه را باید می‌دانستم، می‌دانم.»

محمود و مشاورش منتظر زمان دادگاه می‌مانند.

قسمت قبلی این مطلب را در اینجا بخوانید

ارسال دیدگاه